• وبلاگ : GoOokeloOM
  • يادداشت : ...
  • نظرات : 17 خصوصي ، 57 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + پري 


    مي دوني هميشه از اين مي ترسم كه يك روز افسار اسب زمان از دست من در بره و نتونم به خدا بگم ازت معذرت مي خوام نتونم از بابا مامانم بخوام منو ببخشند و همين طور از كساني كه بعضي وقت ها پشت سرشون بد حرف زدم معذرت خواهي كنم . نه سريع انگشت اتهامو طرف كسايي كه خودت مي شناسيشون نبر اون يكي از كيس هاي منه واسه معذرت خواهي!!!!!!! راستي وروجك نانازم اين شعره رو واسه سنگ قبرم دوست دارم اما قبلا يه شعر خيلي خوشگل تر داشتم كه متاسفانه گمش كردم ما حساب همه كارامونو داريم.

    شربتي از لب لعلش بخشيديم و برفت

    روي مه پيكر او سير نديديم و برفت

    گويي از صحبت ما نيك به تنگ آمده بود

    بار بربست و بگردش نرسيديم و برفت

    پاسخ

    به جاي اينكه بترسي و هميشه اين ترس همرات باشه و عذاب وجدان داشته باشي از همين حالا سعي كن،عوض بشي و شروع كني به هلاليت طلبيدن از اونايي كه فكر ميكني بايد ازشون معذرت بخواي.كسي از آينده خبر نداره معلوم نيست فردا زنده باشيم يا نه.پس وقت و از دست نده.شعر قشنگيه...