• وبلاگ : GoOokeloOM
  • يادداشت : افســوس...
  • نظرات : 8 خصوصي ، 80 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + رامين 
    اينم اون حديثه :
    من طلبني وجدني و من وجدني عرفني و من عرفني احبني و من احبني عشقني و من عشقني عشقته و من عشقته قتلته و من قتلته فعليّ ديته و من عليّ ديته فانا ديته :
    آن كس كه مرا طلب كند، من را مي يابد و آن كس كه مرا يافت، من را مي شناسد و آن كس كه مرا شناخت، من را دوست مي دارد و آن كس كه مرا دوست داشت، به من عشق مي ورزد و آن كس كه به من عشق ورزيد، من نيز به او عشق مي ورزم و آن كس كه من به او عشق ورزيدم، او را مي كشم و آن كس را كه من بكشم، خونبهاي او بر من واجب است و آن كس كه خونبهايش بر من واجب شد، پس خود من خونبهاي او مي باشم.

    از استادم پرسيدم که يني چي که خدا ميگه کسي رو که عاشقشه مي کشه و ديش هم خداست ؟

    استادم جواب داد نميدونم !
    منم کلي روش فکر کردم و به اين نتيجه رسيدم که خدا مراحل نزديکي به خودش رو به ترتيب معرفي کرده
    و گفته هر کي عاشق خدا باشه خدا هم عاشقشه و کسي که خدا عاشقش باشه رو ميکشه ! يني از اين جهان مادي اونو به جهان معنوي ميبره
    و وقتي که خدا ميگه که وقتي کسيو مي کشم ديشم ميدم و ديه و خون بهاشم خود خداست
    منظورش اينه که اين چنين فردي پاداشش رسيدن به معشوقش خداست و ديدن خدا و بودن در کنار خدا و رسيدن به کمال مطلق تو اون دنياس يني خدا ميگه من خودم رو به عنوان خون بهاي اون فرد بهش ميدم
    به نظرم دليل اينکه خدا 23997 يا 23996 تا از بنده هاي خوب خودشو کشته همينه که اونا رو پيش خودش ببره
    وگرنه زنده نگه داشتن پيامبرا واسه خدا که کاري نداره
    شايدم بي لياقتي ساير انسانا باعث شده که خدا چنين افرادي رو ازشون بگيره
    نميدونم شايدم من اشتباه مي کنم !
    ولي خيلي از اين حديث خوشم اومد