نفس:مهرنوش جون رها اينجا بت فحش ميده
رها:دروووووووووووووغگو!
نفس : حقشه پر رو !!
نفس : چيزي برا گفتن نداره . کم مي آورد
رها: من با دروغگو ها صحبتي ندارم....
نفس : حبه حالا شوخيدم . . .
رها:
نفس : ضرر داره نکش
راسي مرام رها رو ببين وسط کلاسا ، اول سال تحصيلي پاشده اومده اينجاا . اونوقت تو ، برو مهموني
حالا وقت زياده . از الان بگم بت که قراره 24 آبان بيام شمال حواست باشه خاااااااااااا ؟
من ديه حرفي ندارم رها جان چيزي مي خواي بگي ؟
نفس : خب اينم که سايلنته منم باباي . بووووووبووووووووووووووس