سلام!
يکم پستت شبيه پستاي قبلي من شده ..!
فقط نميدونم! چرا اينجا همه جوابيدن به من که ميرسيدن ..... بگذريم!
سوالات..!
1- بحححله دارمش. به داشتنش هم افتخار ميکنم کلي..! (براي پسرا يه همچين پديده اي بسيار نادر است..!)
2- .... نميدونم! اکثرا شريک جرم!
3- شاهزاده ي دو رگه.
4- قبلي که ميسد شد! به اميد روزي که شرايطش پيش بياد و بفهمم انگيزم چيه زندگي رو ادامه ميدم!
فقط ميدونم که "برگزيده" هستم.. بايد گذراند تا وقتي که نيازمندم شوند
5- بچگيا که زياد به مردن فکر ميکردم ...امابار اولي که جدي رفتم تو فکرش 13 سالم بود. فهميده بودم قلب من هم بحححله!
6- چرا که نه..! آدميزاد به زور نيم درصد از مغزش استفاده ميکنه...! اگه 40 درصد مغزم قوي تر شه، ميشه 20% ..! اديسون 10 درصد از مغزش استفاده ميکرده ...!
حتي اگه قابل برگشت نباشه هم حاضرم..
7- هرجا هست ابالفضل نگه دارش باشه!
8- نميدونم...! اگه مفيد نباشم اصلا."خودم" رو اگه باعث شم فکري به کار بيفته ، عاشقشم..! در بقيه ي اوقات ، هم خونه ام فقط با خودم توي تنم.
9- نه ، ولي زياد حس کردم قهرم باهاش.
10- زنده ترين آدم دنيام!
11- فکر کنم فرهنگ
12- همممم احساس تنهايي که ...! چي بگم! توهم زياد ميزنم! براي همين کم شده اين حس رو بکنم..! اما تقريبا 90% اوقات احساس درک نشدن ميکنم.