• وبلاگ : GoOokeloOM
  • يادداشت : منم :دي
  • نظرات : 2 خصوصي ، 45 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + رها 

    کاش ميشد هميشه کودک بود
    آرزو سوتک و عروسک بود
    غصه ها مشق هاي ننوشته
    شوق ها سکه هاي قلک بود

    حيف شد سال ها چه زود گذشت
    بودمان در غم نبود گذشت
    لحظه ها قطره قطره رود شدند
    عمر ما با شتاب رود گذشت

    غزل زندگي به هنجره ماند
    روزمان بي صداي زنجره ماند
    زان همه عشق و شور و سر مستي
    قاب عکسي کنار پنجره ماند

    کاش ميشد به کودکي برگشت
    روزها را يکي يکي برگشت
    کاش ميشد براي يک لحظه
    تا سر کوچه دزدکي برگشت

    کودکي پشت شيشه جا مانده ست
    فصل سبزي بيشه جا مانده ست
    کاش ميشد به من نمي گفتند
    که براي هميشه جا مانده ست

    فصل هايش همه بهاري بود
    بوي باران هميشه جاري بود
    خاک،نمناک و دانه در رويش
    ياد بادش چه روزگاري بود

    اطلسي ها چه زود پژمردند
    بادها عطر کوجه را بردند
    با خزان، باغ زعفراني شد
    زاغها ، خون برگ را خوردند

    فصل پائيزيم ،سلام سلام
    آخرين جرعه مانده است به جام
    آخرين جرعه شعر زندگي است
    ناسروده ،نگفته ، نيمه تمام

    من غزل را تمام خواهم كرد
    وشبي ترك جام خواهم كرد
    ذره ذره غبار خواهم شد
    روزي از نو قيام خواهم كرد
    پاسخ

    فصل پائيزيم ،سلام سلام...آخرين جرعه مانده است به جام...آخرين جرعه شعر زندگي است...ناسروده ،نگفته ، نيمه تمام