• وبلاگ : GoOokeloOM
  • يادداشت : مــ ـــن ديگـــــر هيچ نيستم!!
  • نظرات : 3 خصوصي ، 71 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + رامين 
    سلام من برگشتم
    بعد از يه هفته ي خيلي خيلي سخت
    تو اين هفته فهميدم که دوستي تو اين دوره زمونه دو زار نمي ارزه !
    گفته بودم دارم ميرم دنبال به کار
    به خاطر يه دوست 600 کيلومتر رفتم آخرم هيچي
    نميتونم توضيحي بدم
    فقط اينو بدون که از يه آزمون فوق العاده سخت الهي سربلند بيرون اومدم
    تا ديروز تصميم داشتم که ارتباطمو با همه دوستام قطع کنم
    حتي حرفم نزنم باهاشون
    خيلي سختي کشيدم
    خيلي
    اصلا حد نداره
    ولي ديشب نظرم برگشت
    و تصميم گرفتم که خيلي خيلي ارتباطمو با رفيقام زياد کنم
    که ثابت کنم دوستي وجود داره
    خيلي طاقت آوردم
    خيلي جلوي خودمو گرفتم
    مطمئن باش اگه تو يا رها بودين از بين ميرفتين
    تبديل مي شدين به يه آدم از جنس سنگ که حتي ايمانش رو به خدا از دست ميداد
    با احساساتم بازي کردن
    از هر راهي که بگي وارد شدن
    ولي من طاقت آوردم و تسليم نشدم
    شايد بشه گفت بدترين روزاي عمرم بود (البته بعد از يه مورد خاص که قبلا پيش اومده بود)
    نميتونم بيشتر از اين چيزي بگم
    فقط اينو بدون که خدا همرام بود و يه لحظه تنهام نذاشت
    دمش گرم
    خيلي از اين چند روز درس گرفتم


    پاسخ

    mehrnush:: چي بگم؟! خدا هميشه پيشته و مواظبته.بهش اعتماد كن...ما هم كه ميگي كلا طاقت نمياورديم.چي ميخواي به زبون بيارم؟؟...خوشحالم روزاي سختت تموم شدن...اميدوارم روزاي قشنگيو پيش رو داشته باشي:)))