عجب !!!
اعصاب نداريا !
يه خورده مواظب باش !
معلومه دل پري داري !
البته منم اينجوريم وقتي بزنم به سيم آخر هيشکي نميتونه جلومو بگيره !
ولي من اين حرفتو که ميگي يکي که تنهاست ميتونه هر کاري بکنه قبول ندارم
تصور کن تنها بوديو هيچي نداشتي هيچي !
نه غذايي نه ظرفي نه لباسي اونوقت ميخواستي چيکار کني ؟
مثلا بري دونه گندم جمع کني بعد بکاريشون بهش آب بدي وقتي کندم داد درو کني بعد آسياب کني بعدش خميرش کني و بپزي بعدم نوش جان ! تا اون موقع که مردي !
بعدشم اگه تنهايي کاري پيش ميرفت همون خدايي که ميگي چرا آدم و حوا رو آفريد ؟
مثلا دو تا آدم مي آفريد يا دو تا حوا يا اينکه کلا يه آدم ميساخت ؟
حالا برا اينکه بهت ثابت کنم برو يه چوب بيار ........
بشکنش ......
حالا دوتا چوب بيار .....
بشکنش ....
حالا برو يه دسته چوب بيار ....
ديگه نميتوني بشکنيش
رها تو هم کمکش کن
شيکست ؟
ولي دو تا دسته رو ديگه دو نفري هم نميتونيد بشکنيدش بايد بگي يکي ديگه هم بياد
من که دستام قوتش رو نداره !
فهميدي نوه ي گلم
نصيحت من بابابزرگ رو بشنو !
چرا بايد به خاطر کسي از خواسته هامون بگذريم ؟
اتفاقا ميتونيم خيلي منطقي به خواسته هامون فکر کنيم و اگه به اين نتيجه رسيديم که معقولانس با هم ديگه انجامش ميديم که خيلي هم بهتره !
نميدونم !
شايد من درست منظورت رو نفهميدم !