• وبلاگ : GoOokeloOM
  • يادداشت : هرز نامـــه ي مــــــن
  • نظرات : 0 خصوصي ، 26 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ملو 
    پسر گرسنه اش مي شود ، شتابان به طرف يخچال مي رود

    در يخچال را باز مي کند
    عرق شرم ...بر پيشاني پدر مي نشيند
    پسرک اين را مي داند
    دست مي برد بطري آب را بر مي دارد
    ... کمي آب در ليوان مي ريزد
    صدايش را بلند مي کند ، " چقدر تشنه بودم "
    پدر اين را مي داند پسر کوچولو اش چقدر بزرگ شده است
    پاسخ

    هيييييييييي....ملو:((((ملو من برم درس بخونم يكم.بعدش برم خونه عموم پيش ني ني شون:دي